حالا دیگر محمد اردلانی در طراحی گرافیک مذهبی و فرهنگی نام شناخته شده ای است. اردلانی به تازگی در بخش تجسمی جشنواره جوان ایرانی و نمایشگاه پوستر اسماءالحسنی به عنوان طراح برگزیده در بخش پوسترهای مذهبی انتخاب شده است. گفتوگوی حاضر به این مناسبت صورت گرفته است.
(این مطلب پیش از این در  سایتهای نمادینه و گرته منتشر شده است)


مختصری از کودکی، خانواده و فضایی که در آن رشد کردید بگویید.

در 1363 در تهران در خانوادهای سرشناس و مذهبی متولد شدم. کودکی را در راهروهای انجمن خوشنویسان کرج گذراندم که فکر میکنم تاثیر زیادی در آثار امروزم دارد. نقش و رنگهای ایرانی همان دوران در ذهنم شکل گرفت، بیآنکه بدانم "آیا این هنر است!؟"


گرافیک را در کجا و چطور آموختید؟
 در هنرستان فنی صنعتی شریف نرم افزار خواندم ولی همیشه به آثار گرافیک روی دیوارها توجه داشتم. روزی اطلاعیهای را دیدم که در آن از دستنویس جالبی استفاده شده بود. طراح آن پوستر را پیدا کردم و دربارهی نوشتار اثر از او پرسیدم و او خوشبختانه بدون انتساب آن به خود، مرا با نام مسعود نجابتی آشنا کرد. به نوعی با دیدن آثار ایشان بود که با معنی گرافیک آشنا شدم. پس از آن با اسمهای دیگری نیز آشنا شدم و با پیگیری هر اسم دریچهای به رویم باز شد.

پس در گرافیک خود آموخته هستید؟

 بله همینطور است 

من نوعی قرابت بین کارهای شما و مهدی سعیدی احساس میکنم. تحت تاثیر او نبودهاید؟

به دورهای از آثارش علاقهی شخصی دارم ولی همیشه سعی کردهام تحت تاثیر کسی کار نکنم، بیشتر سعی میکنم ببینم، تا شبیه به کارهای دیگران کار نکنم.


شما تفاوتی میان گرافیک مذهبی با سایر انواع گرافیک فرهنگی قائل هستید؟
از نظر من گرافیک گرافیک است. فرقی بین موضوعات و قالبهای ارائه نمیبینم، کار خوب خوب است. به همین سادگی. البته نمیشود خطوط قرمزی که در موضوعات مذهبی دست و ذهن طراح را میبندند و سفارش دهندههای خشک و سنتی -که قسم غالب را تشکیل میدهند- را بر سختی این کار مضاف نکنیم. مخصوصا اگر طراح بخواهد تصویر و مفهمومی جدید خلق کند.


آیا نمایشگاههایی مانند پوسترهای اسماءالحسنی تجلی واقعی گرافیک مذهبی ما است و آیا در بالابردن سطح آن نقشی دارند؟


این اولین دوره از نمایشگاه اسماءالحسنی بود که در آن شرکت کردم. دلیل عدم حضور همیشگی من در این جشنواره، نفس جشنواره بودن آن بود. امسال با گنجاندن بخش گرافیک مذهبی، قسمتی از آثار پیشتر منتشر شدهام را برای جشنواره فرستادم که همهشان برای نمایش انتخاب شدند. برگزاری هر جشنوارهای خوبیهایی به همراه دارد که با داوری صحیح و هدایت آثار به سمت جامعه میتوان از تاثیرات مثبت هر جشنواره در جامعه خوشحال شد. ولی با وجود پافشاری برخی سن و سال دارها به فرهنگ سازی برای هدایت جوان ها به سمت گرافیک 50 سال قبل دنیا کمتر چنین جشنواره ای دیدم.

به نظر شما -به عنوان طراحی که برای موضوعات واقعی طراحی میکنید و آثارتان در سطح شهردیده میشود-  جشنوارههای گرافیک که آکثر آن در حوزه پوستر متمرکز شده اند و باز اغلب آنها به گرافیک مذهبی می پردازند، نقشی در بالا بردن سطح گرافیک شهری ما دارند؟

اگر مثل بیشتر جشنوارههای این روزها هدف، بزرگکردن نام کسی یا خرجکردن اعتبارات مانده یا گزارشسازی نباشد و ارتباط موثر میان برگزارکننده و مصرف کنندههای واقعی وجود داشته باشد، قطعا میتوان آثار این نمایشگاهها -که گاهی آثار بیبدیلی هستند- را بر دیوارهای شهر دید. چنانچه پیشتر هم با همکاری برخی ارگانها موفق به انجام این امر شدیم که نمونهی بارز آن محرم سال گذشته بود.

درباره ی پروژهای که کار کردید و آثار کارگاههایتان را در سطح شهر به نمایش گذاشتید توضیحی بدهید؟

 سال گذشته پس از فراخوان، توسط فرهنگسرای مترو، کارگاهی در فرهنگسرای فناوری اطلاعات برگزار کردم. در این کارگاه تمام تلاشم این بود تا دانشجویان پوستری طراحی کنند که ضمن دارا بودن خلاقیت و دیگر ویژگیهای یک پوستر خوب، به دور از بازیهای سطحی و تلاشهای نقاشمأبانه، ارتباط موثر با مخاطب نیز در نظر گرفته شود. با همکاری ارگانها نتیجه به روی دیوارهای مترو و بیلبوردهای شهر و خیابانهای اصلی چند شهر در معرض دید مخاطبان واقعی یعنی مردم قرار گرفت. یکی از پوسترهای برگزیده در این دوره از نمایشگاه اسماءالحسنی نیز پوستر همین نمایشگاه -به رنگ غزل- بود. 

از مسئولان و مدیران فرهنگی چه انتظاری دارید؟

 انتظاری جز انتظارات قدیمی و بارها گفته شدهی تمام دلسوزان چشمان و ذهنهای مردم ندارم. انتظارم این است که به جای سپردن طراحی بیلبوردهای شهر به منشی دفتر یا اقوام و دوستانی که فتوشاپ میدانند یا سپردن طراحی به پیروزهای مناقصههای چاپ بنر، ضمن گشاده ساختن ذهن خود، این کار خطیر را به افراد با تجربهتر بسپارند و در این راه با راهنمایی و مشاورههای جوانان خلاق و پیران با تجربه بهترین بهرهبرداری را به نفع خود و مردم داشته باشند.


این جایزه چه تاثیری بر ادامه کارتان دارد؟

 هر سه اثر من که در این مسابقه نمایش داده شد، پیشاز این طراحی، منتشر و دیده شدهاند. ولی چیزی که غیر از جایزه خوشحالم میکند این است که برای اولینبار میبینم سیر برگزاری، سیاستگذاری و داوری یک جشنواره به جای بازتوسعهی پوسترهای تکنسخهای و دامنزدن به گسترش آن، با اضافهکردن بخش گرافیک مذهبی، به سمت گرافیک غیرنمایشگاهی سوق پیدا میکرد.

و حرف آخر؟

لازم میبینم ضمن تشکر از شما برای انتقال این حرفها به مخاطبان، برای سیاستهای این دوره ی نمایشگاه اسماءالحسنی به جد به علی وزیریان تبریک بگویم و عنوان برگزیده را تقدیم کنم به سفارش دهندگانی که با دید باز به موضوعات فرهنگی نگاه کردند و ریسک انتشار طرحهایم را پذیرفتند